مريم گليمريم گلي، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

مریم گلی

24 شهریور

1392/7/4 19:31
نویسنده : مامان فاطمه
547 بازدید
اشتراک گذاری
 

باورم نمیشه  که یک سال دیگه هم  به سرعت  برق و باد گذشت

و من پیر ترکه نه ولی کاملتر شدم

یک سال بر تجربه مادری من افزوده شد

یه سال  با همه توان همسری کردم

و برای پدر و مادرم فرزندی بودم  که دوست داشتم

فرزند،مادر ،همسر هرکدام به نوعی بودنش شرین بود

خدایا  تو را سپاس

بخاطر نعمت  بزرگی که به من بخشیده ای ،سلامتی ام

بعدا نوشت :

عکس کادو هم در ادامه مطلب اضافه شد

 


 

۲۴ شهریور روز تولدم بود که بطور غافلگیرانه  توسط همسر عزیز سورپرایز شدم

باورم نمیشد که کادوی تولدم رو از یه شهر دیگه سفارش داده بود اونم در عرض نیم روز

روز تولدم رو خونه بابام موندم غروب بود که تصمیم گرفتم بیام خونه

رفتیم خونه برادر شوهر و همه اومدن اونجا و شوهر عزیز طی عملیات انتحاری مارو غافلگیر کردن

ویه جشن برای ۲۴ سال از عمری که گذشت

و آغاز زندگی در ۲۵ مین سالگرد  تولد من

اینم کادوی آقای همسر به من

همسر عزیزم :

من برای دوست داشتنت ،
 
برای لمس دستانت ،
برای نگاه در چشمانت ،
 
برای بوسیدنت ،

برای غرق شدن در آغوشت ،
 
برای زندگی با نامت ؛
 
برای نفس نفس زدن در نفس هایت

برای نجواهای عاشقانه در گوش ات ،
 
از هیچ کسی اجازه نمی گیرم ؛

حتی از خودت .
 
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مریم گلی می باشد