روز صدور شناسنامه عشق
یک جهان قاصدك ناز به راهت باشد!
بوي گل، نذر قشنگي نگاهت باشد!
وخداوند شب و روز و تمام لحظات،
با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد.
ادامه حرفامون یادتون نره
از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد، شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت
امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج عشق، خود را در پستوی
زمان تنهاحس نمیکنم.
دخترک 4 ساله مادر ...
شکفته شدن چهارمین گل زندگیت مبارک
دلبندم ...
نمیدونی که چقدر خوشحالم از اینکه روز به روز شاهد رشد و شکوفایی تو
هستم .خدارو هزار بار شکر میکنم که همه درکنار همیم .از اینکه خدا مارو
لایق دونست و هدیه الهیشو برامون تو این روز فرستاد .چقدر هم تو کیف
میکنی از شنیدن قصه های کودکی مادر و چقدر با هم به اون دوران
برمیگردیم و در خاطرات مادر سیر میکنیم
خواهر نداشته مادر ...
با تو زندگیم کامل شد با تو به همه باورها رسیدم . همه باورهایی که شاید
روزی برایم فقط وفقط رویا بود
همنفس نفس های مادر...
تک تک نفسهایم به نفسهای تو بند است .خدا نکند روزی غمگین بودنت را
ببینم .آن وقت است که دنیا برایم تیره و تار میشود و زندگی پوچ
هم صحبت روزهای بی کسی مادر..
با من بمان..............
تولد مریم گلی عزیز امسال در مهد برگزار شد (تعجب نکنید مریم گلی 3
هفته شده که میره مهد)
دخترم اونقد ذوق داشت که خدا میدونه از شب قبلش منتظر بود که فردا
بیاد و زودی بره مهد.سر ساعت فرستادمش مهد و خودم مشغول انجام
کاراش شدم کیکو که از قبل سفارش داده بودم.و بابایی زحمت تحویلشو
کشید
مثلا قرار بود کیک کیتی باشه اما به همه چی شبیه بود الا کیتی
واسه اولین تجربه تولد گرفتن تو مهد بد نبود به خودش که خدا رو شکر خیلی خوش گذشت
همه بچه ها اومدن و براش کلی شعر خوندن و همش دست میزدنو خوشحال بودن
مریم گلی هم همش فک میکرد عروسیشه با یه ناز و غمزه ای نشسته بود
بعضی وقتا به دوربین نگا میکرد بعضی موقع ها هم به بچه ها
امیر عباس هم اومد کادوشو داد و از بس خجالت میکشید زود رفت
اینم مریم با کادوی من و بابایی
البته یه کادو دیگه هم براش دارم، می خوام برم گوشواره هاشو عوض
کنم چون دیگه براش کوچیکه و زیاد به چشم نمیاد
یه تولد دیگه هم میخواستیم با کلیه اقوام شب جمعه شب تولد حضرت زینب
تو خونه بگیریم ولی به دلایلی کنسل شد اما منو مریم گلی و بابایی با هم
تنهایی تولد دیگشو میگیریم.
مریم گلی یک روزه
مریم گلی یک ساله
مریم گلی 2 ساله
مریم گلی 3 ساله
پ ن 1: مینوی عزیز و محمد مهدی عزیز همزاد های دخترک تولدتان مبارک
پ ن 2: شرمنده دوستان عزیز که این مدت نبودیم و احوالمان را پرسیدند و مارا شرمنده ساختند
پ ن 3 :نمی دانیم چه مرگمان شده زود از همه چیز سیر میشویم و ناامید
پ ن 4 :سر کار میرویم و به شدت خسته ایم و خانه تکانی را هم شروع
نکرده ایم
پ ن 5: حرف های نگفته خیلی داریم البته با رمز در پست های بعد اگر
عمری باقی بود. دلمان از دست بعضی ها هم خیلی گرفته
پ ن 5: ببخشید که پی نوشت هایمان زیاد شد خوب چرا میزنید خخخخخ