دخترک شیرین زبان
جان مادر
وجود نازنینت تکیه گاهی است برای بودنم
برقرار باش تا بی قرار نباشم
بعدا اضافه شد :
حتما برین ادامه مطلب
و ان یکاد بخوانیدودر فراز کنید
ژست خوشکل دخملی مون
الهی قربونش برم
هزار هزار ماشالله اسم همه اماما رو بهش یاد دادم یه هفته طول نکشید تا همه رو یاد گرفت فقط به امام صادق که میرسه میگه صاقد
به امام حسن عسگری میگه عسقری
کلمه های انگلیسی رو هم دارم باهاش کار میکنم که چند تا شو یاد گرفته
سیب-موز-تخم مرغ
گربه-سگ-گاو -موش -مرغ
توپ -کیف-کتاب -تلویزیون
ـــ میگه مامانی چی میخوایم بخوریم
ـــ بادم (بادمجون بقیشو نگفتم که خودش بگه ) داره به من میگه
مامان من اصلا بادمجون دوس ندارم
منو میگین مونده بود ۲ تا شاخ در بیارم
بعدشم گفت من چقد بادمجون دوس ندارم
هر چی که میخواد بگه به اول جملش چقد اضافه میکنه
تو خونه بابام بهشون گفته من سر جام میخوابم مامانم گفته تو نباید
بیای سرجای ما بخوابی بعدش گفته آقا جون(به بابام میگه )مامانو بابام با هم میخوابن
من نمیدونم به این فسقلی کی اینارو یاد داده
خونمون یه دونه مگسم نداره همش با من دعوا میکنه مامان چقد خونمون
مگس داره بیا بکشش کلافم میکنه از بس ایراد میگیره
با داییم رفته خونه عموی مامانم که جیشش میگیره رفته تو توالت
جیش کنه که به زن عموی مامانم گفته من اینجا جیش نمیکنم اینجا کثیفه
اون بنده خدا هم ناراحت شده به مامانم گفته نوه های من که همشون
باکلاسن از توالتمون ایراد نگرفتن که نوه یه وجبی تو داره ایراد میگیره
اون روز از بس ازاین کار مریم خندیدیم مردیم