دخترک 3 سال و 3 ماه و 3 روزه
دخترکم عشق همین خنده های ساده توست بگذار با خنده های تو عاشقی کنم سلام عزیز دلم بالاخره بعد از مدت ها اومدم با خودم گفتم نباید این فرصت رو از دست بدم تو دوباره ۳ سال و ۳ ماه و ۳ روزت نمیشه نه مثل سابق حال و حوصله ای هست ونه فرصت خودمو درگیر یه کلاس کردم که هر روز از صب تا ظهر خونه نیستم هر چند از وقتی که از نت دور شدم دلم واسه دوستام یه ذره شده و با ریست شده گوشیم شماره هاشونم پاک شده فرصتی رو که از دست دادم و نتونستم ثبتش کنم روز پدر بود که نشد تو وبلاگت به بابایی عزیز تبریک بگم شرمنده شوهر عزیزم در عوض جبران کردیمو حسابی اون روزو خوش گذروندیم با یاقوام ویکی از دوستای خرمشهریمون دخترک عزیزم به مناس...
نویسنده :
مامان فاطمه
18:43