اتمام پروژه اول+عکس
در مهربانی همچون باران باش که در ترنمش علف هرز و گل سرخ یکیست . .
سلام
ما اومدیم با کلی خبرای خوب خوب
این مریم گلی مامانه که دیگه شیشه و شیر نمی خوره
جای همتون خالی منو شوشو خان و مریم گلی دوازدهم رفتیم مشهد البته زن عمو
اصغر هم با ما بود شب رفتیم تربت حیدریه خونه یکی از دوستامون فردا صبح رفتیم
مشهد اولین جایی هم که رفتیم حرم بود عمه با مادر جون مشهد بودن ما هم قرارمون
با اونا تو حرم بود که همدیگه رو ببینیم وقتی وارد صحن جمهوری شدیم عمه رو از دور
دیدیم شوشو خان مریم گلی رو گذاشته بود رو گردنش که به راحتی عمه رو ببینه
مریم خانوم از دور صدا میزد عمه عمه همه هم بهش نگاه میکردن یه چند روزی مشهد
بودیم و برگشتیم اما تو راه برگشت هوا بد شد و تو برف و کولاک گیر کردیم راهی که از
قاین تا مشهدو همیشه 4 تا 5 ساعته میرفتیم این دفعه 8 ساعت طول کشید بخیر
گذشت خدا به دادمون رسید از مشهد که برگشتیم من امتحان تفسیر داشتم امتحانام
بالاخره تموم شد و از فرداش عزمم رو جزم کردم که به مریم گلی شیر ندم البته مریم
گلی از 4 ماهگی شیر منو نخورد وشیشه می خورد که این موضوع برا خودش یه پست
جداس که در اینده نه چندان دور براتون شرح میدم
مریم گلی خانوم اولش زیاد مقاومت کرد اما وقتی با صبر و حوصله تمام نشدنی من
روبرو شد بی خیال قضیه شد و ما هم در شیشه مبارک مریم گلی عرق چهل گیاه
ریختیم و دادیم به خورد مریم خانوم تا دست از سر کچل ما بردارند و از ان روز هر وقت
حرفی از شیشه و به قول خودشان جی جی پیش میاید بلند میگوید
بع(با کسره روی حرف با و تلفظ عربی و غلیظ حرف ع)
به همین راحتی مریم گلی دیگه یادی از شیشه هم نمی کنه اصلا فکرشم نمی کردم
اینقد راحت باشه برا خودم برنامه ریزی درس حسابی کرده بودم پیش بینی می کردم
که چند شب بیدار باشم ولی اینطور نشد فقط چند بار بیدار شد ابمیوه شو خورد
بعدشم خوابید به همین راحتی
خداروشکر
اینم دخملی ما که فکر میکنه تابستون شده
ژستای همیشگی مریم گلی
و اما خبر خوش دوم
به سلامتی مریم گلی پروژه اول (از شیر گرفتن ) رو به کمک مامانی به اتمام رسوند
ونوبت به پروژه دوم رسید که در دست اجرا ست
روزی که می خواستم مریم گلی رو از شیر بگیرم تصمیم گرفتم که پوشک کردنشو هم
قطع کنم همون روز رو تا بعد از ظهرش مریم گلی رو پوشک نکردم اونم جیشش رو
میگفت اما دیدم سخت بچمه هر دو تا شو با هم فراموش کنه بی خیالش شدم اما
الان دو روزه که به میل خودش دیگه پوشکش نمی کنم و منم مراقبشم بچم خیلی خوب
یاد گرفته و زودی بهم میگه
الهی مامان به قوربونت بره انشالله
شروع پروژه شیرو شیشه گیری : 16/11/1390
اتمام پروژه:20/11/1390
شروع پروژه پوشک گیری: 24/11/1390
اتمام پروژه: ادامه دارد
مریم گلی کنار عروسکاش
واسه دیدن بقیه عکسای تربچه نقلی مامان به ادامه مطلب برین