ما همچنان درگیریم
سلام به مریم گلی مامان
به چه می اندیشی؟
منو ببخشید که تاخیر زیادی داشتم و نیومدم بهتون سر بزنم خداییش خیلی کار
داشتم و دارم خونه تکونی از یه طرف کلاسا هم شده درد سر اضافی که نمیشه ازشون
بزنی بالاخره اشپز خونمو تونستم بعد یه چند روز تمیز کنمو بشورمش به دلم شد ولی اتاق مریم گلی مثل بازار شامه
فرشامونو عوض کردیم 4تا 12 متری کرم پاتریس گرفتیم تلویزیونمونو هم عوض کردیم ال
ای دی 42 گرفتیم دست بابایی گل درد نکنه
انشالله اگه قسمت شد 28میریم مسافرت هنوز معلوم نیس کجا ولی به احتمال زیاد اول
میریم شاهرود دیدن خاله ها بعدشم میریم جنوب مناطق جنگی
فکر کنم این اخرین پست سال 1390 باشه تا اون وقت دیگه فرصت نمی کنم بیام
سال خوبی رو برا همتون آرزو میکنم امیدوارم هر چی از خدا می خواین بهتون بده
ما رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نذارین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی