تبریک سال نو +معذرت خواهی
خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد
برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت
دخترک عزیزم :روزهایت بهاری و بهارت جاودانه باد .
سلام
به مریم گلی عزیز مامان
به خانوم خوشکل خودم که خیلی خیلی بزرگ شده و دوست داره کاراشو خودش انجام بده الهی مامانی فدات بشه دخترک عزیزم
از همه دوستای عزیزم که اینهمه لطف داشتن و به ما سر زدن و ماروخجالت زده
کردن تشکر میکنم و از همشون معذرت می خوام که اینقد دیر شد یه
معذرت خواهی هم به دلبندم بدهکارم که دیر به دیر وبلاگشو آپ میکنم منو ببخش
مامان جون شرمنده ام عزیز
گفتنی ها زیاده و وقت کم این روزا خیلی درگیرم کمتر
میتونم به عسلکم برسم کلاسام فشرده و پشت سر همه خیلی سرم
شلوغه وقتی هم که کلاسم تموم میشه دیگه حوصله برا پای نت نشستن باقی نمی
مونه یا باید تمیز کاری بکنم یا هم مهمون داری فرصت پیش نمیاد وبلاگت آپ بشه
منو ببخش که بعد از یه ماه حالا عیدو تبریک میگم البته همه کم لطفی ها هم از
طرف من نبوده این رایانمون هم مشکل داشته که بابایی درستش کرد
ما٢۶ اسفند رفتیم مناطق جنگی واقعا خوش گذشت جاتون خالی به من که از
همه بیشتر طلاییه خوش گذشت چون با شهدا خیلی راحت بودم و بهشون خیلی
نزدیک دختر گلم اصلا اذیت نکرد و همش با بابایی بود حتی شبا موقع خواب عکس زیاد گرفتیم اما همشون دردسترس نیست که انشالله به زودی توی پست بعد براتون
حتما می ذارم تحویل سال رو با شهدا شروع کردیم اما مریم گلی خواب بود لباساشم
عوض کردم اما بیدار نشد بابایی هم 5 دقیقه مونده به سال تحویل بیدار شد که همگی
داخل حسینیه اردوگاه ثامن الائمه بودیم فقط زائرای 3تا خراسان اونجا اسکان
داشتن و روز آخر هم که می خواستیم بریم این افتخار نصیبمون شد که پرچم حرم
امام رضا رو در اهواز زیارت بکنیم جاتون خالی خیلی خیلی خوش گذشت
نمی تونم همه عکسای مریم گلی رو بذارم لعنت به این سایتا که تا می خوای آپلود
بکنی یا سرعتشون پایین میاد یا هم فیلتر میشه اعصابم بهم میریزه با این
وضعیت منو ببخشید
مریم و غروب شلمچه مرز ایران و عراق
مریم گلی وبابایی
من و بابایی و مریم گلی و شلمچه
سفره هفت سین باغ گلشن طبس ومریم گلی
خوابیدنای مریم گلی در اتوبوس