مريم گليمريم گلي، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

مریم گلی

سالگرد تولد من

1390/6/24 15:2
نویسنده : مامان فاطمه
157 بازدید
اشتراک گذاری
سلام

امروز تولد من بود خیلی عجله دارم داریم میریم جایی شنبه میام این پستو کامل میکنم یه خبر خوب هم برا همتون دارم

منو ببخشید بوووووووووووووووووووووووووووس

شنبه نوشت :

سلام ازاینکه از روز پنج شنبه منتظرتون گذاشتم شرمنده و از همه دوستان معذرت

خواهی میکنم مخصوصا دوستایی که برام کامنت گذاشتن

همونطور که گفتم پنج شنبه تولد من بود خودمم یادم رفته بود آخه صبحش ساعت

7:30 برام از شاهرود مهمون رسید و منم خواب بودم

خاله عالیه با دایی و زن دایی امیر حسین و امیر حسام و علیرضا

ساعتای 10 بود که برا گوشیم اس ام اس اومد نه یکی  دوتا یکی از بانک انصار بود که

تولدموحسابی و بلند بالا بهم تبریک گفته بود یکی هم از همراه اول

 دایی و خاله اینا بهم تبریک گفتن و ما قرار شد بعد از نهار بریم شاهرخت  آخه شب

جمعه بود و ما میخواستیم بریم سر مزار

قبل از رفتنمون شوشو خان عزیز ما رو غافلگیر فرموده و برامون یه دسته گل

خوشکل تصاویرشباهنگبا25 تومن پول تو یه پاکت فوق العاده  زیبا  با یه بلوز خیلی

قشنگ که داشتنش برام آرزو بود (البته آرزو که نه دوست داشتم بخرمش ) برام خریده

بود دست گلش درد نکنه

تقدیم به همسر عزیزم:

سلام مهربونم ... امروز من و مریم کوچولو اومدیم اینجا که باهات حرف بزنیم ... بگیم که خیلی دوستت داریم ...بگیم که  تو هم یه همسر  نمونه و بی نظیری هم یه بابای مهربون و فوق العاده ...

 

اکبرم من خیلی خوشبختم چون تو رو دارم و مریم هم از اینکه بابایی مهربونی عین تو داره غرق لذت و شادیه .. ما از داشتنت به خودمون می بالیم تو یه فرشته پاکی که خدا واسه من و دخملی آفرید تا همیشه پشت و پناهمون باشی ........... شبا وقتی سرمونو میذاریم رو بازوهات و می خوابیم انقدر آرامش داریم که هیچ غمی برامون تو دنیا وجود نداره ............

 

ما آرامش زندگیمونو با هیچ چیز تو دنیا عوض نمیکنیم چون می دونیم که یه مرد داریم که همیشه مثل یه کوه پشت و پناهمون می مونه و هیچ وقت تنهامون نمی ذاره .............. با مهربونی هاش همیشه خنده رو به لبامون میاره و با خوبی هاش برامون سبد سبد زندگی هدیه میاره .........

 

من و دخملی قد همه دنیا و قشنگی هاش عاشقتیم و عاشقانه دوستت داریم .. کنار تو بودن برامون زیباترین لحظات زندگیه ............. تو پاک و مهربونی و این واسه ما نهایت خوشبختیه که یه فرشته آسمونی همراه و همسفر زندگی مونه .........

همیشه سلامت و شاد باشی همسری مهربون و بابایی گل ..

 

 

این پستو قبلا گذاشته بودم  امروز دوباره هم گذاشتم تا یادم بیاد همیشه عاشقانه همسرمو

دوست داشته باشم 

و اما خبر خوش :

خبرش که مربوط به خودمه  مرداد ماه آموزشگاه حمایت برا آموزش رانندگی ثبت نام کردم تا

کلاسا رو رفتم و آیین نامه ها با تست آموزشگاهو دادم شد 15 شهریور  که برا30

شهریور تو نوبت بودم که امتحان عملیشو بدم  روز یکشنبه هفته پیش مربیم زنگ زدو گفت

جاتو با یکی دیگه عوض کردم یعنی تو فردا امتحان داری دوشنبه 21 منم صبحش یه نیم

ساعتی رفتم آموزش بعدشم رفتیم برا امتحان عملی رانندگی با یه افسر کار کشته 

نوبت به من که رسید اونقد خوب رفتم که باورم نمیشد منو یه پارک دوبل برد با پارک 30

سانت و چند تا کوچه رو رفتیمو همه قوانینو رعایت کردمو برای بار اولی که داشتم امتحان

عملی  رانندگی رو می دادم

قبول شدم

اونقد خوشحال بودم که تو پوستم نمی گنجیدم شوهرمم باورش نمی شد مربیمم بهم 10 تومن

شیرینی داد مه سری اول قبول شدم خودمم دیگه راحت شدم حالا با خیال راحت میتونم بشینم

پشت فرمون

شاید برای شما همچین خبری اصلا مهم نباشه ولی برامن خیلی خوش و مهم بود

این پسنت فقط برا خودم و شوشو بود واسه همین حرفی  از دلبندم توش نزدم

دوستتون دارم

 تصاویرشباهنگ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مریم گلی می باشد