سفر ناگهانی عمه
غم فراق تو در باورم نمی گنجد زندگی دفتری از خاطرهاست ... یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک ... یک نفر همدم خوشبختی هاست ، یک نفر همسفر سختی هاست ، چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد... ما همه همسفریم باورم نمیشه که برای همیشه از پیش ما رفتی و بچه هاتو تنها گذاشتی هنوز چشم های پف کرده حسن تو ذهنم هست عمه شوهرم هفته پیش شنبه شب به دیار ابدی رفت و همه مارو برای همیشه منتظر نگاه و لبخند مهربونش گذاشت ادم خوب و دوست داشتنی بود با اون که عمه من نبود ولی اندازه عمه خودم دوستش داشتم دیابت داشت ولی هنوز میتونست بیشتر از اینا زندگی کنه پسراش هنوز خیلی کوچیکن خدا بهشون صبر بذه دور از همه 15 سال مش...
نویسنده :
مامان فاطمه
10:16